امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره
یادش کاری می کنه که چشمام تا خود صبح بباره
هرکی یه روز اومد توی دل من، فرداش رفت
قلبی که یه عمری به من داده بودو برداشت رفت

بیقراره، دلم بی تو آرووم نداره
نگم برات
هوای شهر وقتی که نیستی حس و حال نداره این بیماره
رفتی واسم خوشی ساعتی شد
عشقت از همه چی قیمتی شد
چقد بعد رفتنت به این دلم بی حرمتی شد

بد کردی به دلم
چیزی نمونده توی دلم
هرچی دیدم بهت خندیدم
هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه
نپرسیدی از خود دلمو کی به جز تو حساسه

بد کردی به دلم
چیزی نمونده توی دلم
هرچی دیدم بهت خندیدم
هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه
نپرسیدی از خودت دلم کــــی به جز تو حساسه

امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره
یادش کاری می کنه که چشمام تا خود صبح بباره
هرکی یه روز اومد توی دل من فرداش رفت
قلبی که یه عمری به من داده بودو برداشت رفت

باز یه آتیشه دلم
معرفت حالیشه دلم
وقتی که نیستی پیشم
یه دیوونه و روانی میشه دلم
باز یه فریاده دلم
از رو بوم افتاده دلم
باز یه دیوونه و خیابون و یه بیداده دلم

بد کردی به دلم
چیزی نمونده توی دلم
هرچی دیدم بهت خندیدم و هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه
نپرسیدی از خودت دلم رو کی به جز تو حساسه

بد کردی به دلم
چیزی نمونده توی دلم
هرچی دیدم بهت خندیدم
هی به روت نیاوردم که نگی وسواسه
نپرسیدی از خودت دلم رو کـی به جز تو حساسه

امشب یه غم تو دلمه که باز واسم ته نداره
یادش کاری می کنه چشمام تا خود صبح بباره
هرکی یه روز اومد توی دل من فرداش رفت
قلبی که یه عمری به من داده بودو برداشت رفت